۱۳۸۸ دی ۸, سه‌شنبه

شكل جديدي كه ناشي از تحليل درست ما بود...

چيزي که در روز عاشورا ، عليرغم از دست رفتن چند تن ديگر از دوستان سبزمان باعث پيروزي حقيقي و صد در صدي ما بر سرکوبگران وابسته به کودتا شد ، از يک سو اشتباه بزرگي بود که آنها دچارش شده بودند و از سوي ديگر ، استفاده ي ما به بهترين وجه از آن بود . اشتباهي که براي حکومت برگشت ناپذير است ، چرا که در طول اعتراضاتمان عادت کرده ايم که از تجارب زيسته ي خود بهترين استفاده را ببريم-چيزي که تا کنون از سوي حاکميت نمونه اش ديده نشده-.
حال اين اشتباه بزرگ چه بود؟ اين روزها گفته اي ذهن مرا به خود مشغول کرده بود و آن اينکه "هر وقت دشمنت در حال اشتباه کرده است ، هيچ مزاحمش نشو" و به واقع اين جمله در روز عاشورا جامه ي واقعيت به تن کرد.
سرکوبگران براي جلوگيري از شکل گيري تجمع مردم در ميدان امام حسين و يا سرکوب آن در صورت شکل گيري با شوق و شور و عجله تمام ، همه ي نيروي کاهش يافته ي خود را -که ناشي از شکل گيري تجمعات در ديگر شهرهاي سبز ايران از جمله اصفهان ، تبريز ، شيراز ، رشت ، نجف آباد ، سيرجان و بابل ...بود- به سمت آنجا سرازير کرده ، غافل از اينکه مردم معترض-برعکس حکومتيان- از قوه ي فکر خود استفاده مي کنند و بر اين اساس هر جا که ممکن باشد از همانجا شروع مي کنند.
ديديم که به راحتي و براي زمان زيادي از پل کالج تا نرسيده به چهار راه وليعصر را در اختيار گرفتيم و کمي آنسوتر ميدان وليعصر در دست سبزها قرار گرفت و باز آنسوتر خيابان کريم خان و بلوار کشاورز و ميدان آزادي...
همه ي اينها ناشي از تجمع نقطه به نقطه ي ما و به دنبال آن اجبار سرکوبگران به تقسيم شدن بر تمام نقاطي که ما در دست گرفته بوديم ، بود. اين يک تجربه بزرگ براي ما در تهران و همه ي شهرهاي ديگرمان خواهد بود که تجمعاتمان را در تمام نقاط ممکن به وجود آوريم ، ميدان وليعصر ، ميدان آزادي ، ميدان انقلاب ، ميدان فردوسي ، ميدان امام حسين و همه ي ديگر جاهايي که افزايش تعدادشان باعث کمتر و کمتر شدن نيروهاي سرکوبگر براي مقابله با توان فکري مردم مي شود .
دقيقن همين شکل کار ما باعث شد که ترس و وحشت شديد سر تا پاي حکومت را فرا گيرد . تا آنجا که نماينده ي آن روز آنها در تلويزيون ، احمد رادان-ننگ اصفهان- که هميشه نمايش قبراق و استواري از خود به تصوير مي گذاشت ، نتواند شانه هاي لرزان و چهره ي رنگ و رو رفته ي خود را از ديد بينندگان بپوشاند ، تو گويي که يقين دارد به زودي بايد در برابر وژدان آگاه ، بيدار و عادل مردم ايران ، لب به اعتراف و التماس بگشايد . -حکومت آنقدر ترسيده که حتي اجساد شهدا شهداي ما را در روز روشن مي دزدد.-
بي شک اتفاقات دولتي پس از عاشورا ناشي اتفاقات گفته شده است .
برگزاري تجمع اعتراض براي به آتش کشيده شدن قران-که اصلن کسي نديده و معلوم نيست واقعيت داشته باشد و حتي اگر داشته باشد معلوم است کار کيست- و دستگيري هاي ناشيانه و زياد بلافاصله پس از عاشورا از اين دست اتفاقات است . حکومت مي خواهد مستقيمن مردم مذهبي مخالف وضعيت از يک سو و معترضان حاضر درصحنه ي مبارزه را از سوي ديگر هدف گيرد تا شايد بتواند با ايجاد ياس و رعب و وحشت در ميان آنها ، تعدادشان را کاهش داده و امکان کنترل را به دست آورد.
اما اين حنا ديگر رنگ ندارد . چرا که الان حتي نا آگاه ترين مردم هم وقتي که روي دادن اتفاقي عجيب را از رسانه هاي وابسته به کودتا ميبيند يا ميشنود و ميخواند به يک جمله بسنده مي کند و آن هم "کار، کار خودشان است."
پس کار ، کار خودشان است و اينها آخرين تلاش هاي مذبوحانه ي کودتاچيان و در راس آنها سپاه و علي خامنه اي براي ماندن در شهوت قدرت است ، که بي شک با حضور جسورانه و استوار ما در ديگر روزهاي سبز آينده ، دير نخواهد پاييد.
پس ، وعد ي ما براي مبارزات آينده ، حضور و ايجاد تجمع در هر جاي ممکن و تقسيم و تضعيف سرکوبگران به حداقل هاي ممکن .
تا آن روز ، دوباره سبز مي شويم ، دوباره ها دوباره ها...

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر